نگراني هاي فرمانده
الان يك كارزار فكري و فرهنگي، و سياسي در جريان است ... . كم هم نيستند (( قلم به مزدها)) و (( فرهنگ هاي دين و دل باخته)) و نشسته پاي بساط فساد استكبار... كه براي مقاصد استكبار قلم هم بردارند،شعر هم بگويند، كار هم بكنند. امروز دشمن بيشترين همت خود را روي ((تهاجم فرهنگي)) گذاشته است... . مثل جنگ نظامي، چشم ها را بايد باز كرد و صحنه را شناخت... اگر ندانيد كه دشمن كار مي كند يا از آن كه مي داند فرمان نبريد...پشت سرش شكست است.
فرا خوان
بايد جبهه ي فرهنگي به وجود بيايد.(( سنگر هاي فرهنگي)) بايد به وجود بيايد.همه بايد كار كنند، و امروز روز كار است.
تلفات جبهه ي خودي
من يك وقت گفتم اينها دارند (( شبيخون فرهنگي )) مي زنند، اين راست است. بعضي نمي فهمند، يعني صحنه را نمي بينند... . حالا دشمن دارد از جوان هاي ما انتقامش را مي گيرد. انتقامش چيست؟ انتقام او اين است كه جوان هاي ما را به لذات و شهوات سرگرم كند.
چشم ها را بايد شست
جنگ نرم راست است؛ اين يك واقعيت است؛ يعني الان جنگ است. البته اين حرف را من امروز نمي زنم . من بعد از جنگ_ از سال 67_ هميشه اين را گفته ام؛ بارها و بارها. علت اين است كه من صحنه را مي بينم،چه بكنم اگر كسي نمي بيند؟! چه كار كند انسان؟! من دارم مي بينم صحنه را، مي بينم تجهيز را، مي بينم صف آرايي ها را، مي بينم دهان هاي با حقد و غضب گشوده شده، و دندان هاي با غيظ به هم فشرده شده عليه انقلاب و عليه امام ، و عليه همه ي اين آرمان ها، و عليه همه ي آن كساني كه به اين حركت دل بسته اند را، اينها را انسان دارد مي بيند.
نظرات شما عزیزان: